۱۳۹۱ فروردین ۱۶, چهارشنبه

سیاست فاشیستی حکومت اسلامی



احمدرضا شفیعی با اشاره به حضور پررنگ افاغنه در روز طبیعت در سال های گذشته در این پارک کوهستانی و ایجاد ناامنی برای خانواده ها اظهار داشت:
"به منظور رفاه شهروندان نیروهای این کمیته با همکاری پلیس امنیت و اداره اماکن در روز ۱۳ فروردین از ورود افاغنه به پارک کوهستانی صفه جلوگیری می کنند". وی اضافه کرد: "با توجه به این که در روز ۱۳ فروردین خانواده‌ها برای تفریح و تفرج به دامان طبیعت پناه می برند، از این رو حفظ امنیت شهروندان و ایجاد فضایی آرام برای گذران اوقات فراغت این روز از اهمیت ویژه ای برخوردار است". این مسئول كمیته انتظامی ستادبه این هم اکتفا نکرده و برای "رفاه حال شهروندان" مانع از چادر زدن و دستفروشی در این محل شد.
این سخنان تنها از زبان سخنگویان یک حکومت تماما فاشیستی قابل جاری شدن است.

سیاست فاشیستی سران و مسئولین  نهادهای سرکوبگر حکومت اسلامی با افغانستانی های ساکن در ایران این بار به بهانه اینکه گویا آنان مانع "رفاه شهروندان" در روز سیزده فروردین خواهند شد، ماهیت تمام عیار فاشیسم اسلامی این حکومت را بیشتر از هر دورانی به جهانیان نشان داد. خارجی ستیزی نهادهای سرکوبگر رژیم اسلامی به اندازه عمر این رژیم قدمت دارد. طبق قوانین حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی، شهروندان افغانستانی ساکن در ایران قادر به اخذ تابعیت در ایران نیستند، در صورت تولد فرزندان در ایران، فرزندانشان امکان برخورداری از شناسنامه نیز ندارند و از حق تحصیل محروم هستند.

بنا به آمار رسانه های دولتی که بسیار بیشتر از این رقم است، 32 هزار کودک که حاصل ازدواج شهروندان افغانی و ایرانی می باشند فاقد شناسنامه هستند. به محرومیت از تحصیل و عدم ارائه شناسنامه، دهها معضل و ایجاد موانع گوناگون  در برابر کسب و کار آنان، عدم برخورداری از نیازمندیهای عمومی، توهین و تحقیر روزانه توسط دستگاهها و نهادهای دولتی که سرچشمه آن در قوانین ضد بشری و فاشیستی این حکومت نهفته است را باید به آن اضافه کرد تا عمق کثافت اسلامی و تبعیض آمیز این حکومت علیه افغانستانیهای ساکن در ایران را دید. این در حالی است که نیروی کار ارزان کارگران افغانستانی ساکن در ایران بویژه در بخش  ساختمان سازی اساسا با اتکا به نیروی کار آنان  بکار گرفته می شود و از قبل رنج و زحمت آنان، آیت اله های اسلامی سرمایه به ثروتهای نجومی دست یافته اند. نژاد پرستی حکومت اسلامی علیه مهاجرین ساکن در ایران، تنها یادآور نازیسم در دوران آلمان هیتلری و آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی است.

 از سوی دیگر طرفندهای شناخته شده سران  و فرماندهان رژیم اسلامی آبروباخته تر از آن است که بتواند حتی گله های  تحت فرمان خود را نیز متقاعد سازد. ادعای شفیعی از فرمانده هان حکومت مبنی بر "تامین رفاه شهروندان"، زیاده از حد مضحک و مسخره است. قوانین و نهادهای حکومت اسلامی برای مقابله  با هر آنچه که برای مردم تفریح، رفاه و شادی آفرین باشد ساخته شده و برای تلخ کردن کام مردم موضوعیت دارند. بسیج نیروهای سرکوبگر انتظامی و پلیس در روز سیزده فروردین تحت عنوان"رفاه حال شهروندان"، سیاستی فاشِیستی علیه شهروندان افغانستانی و همچنین  ناشی از هراس و وحشت حکومت اسلامی از تجمعات مردم است.

جمهوری اسلامی خوب می داند که مردم تشنه آزادی، مردم تشنه رفاه و شادی به هر مناسبتی و در تجمعات مختلف ندای سرنگونی این حکومت در سراشیب سقوط را سر می دهند. فاشیسم اسلامی توان و تحمل چهارشنبه سوری، سیزده فروردین، هشت مارس، اول مه و هر گونه مناسبتی که چند نفر دور هم  جمع شوند را ندارد. فرا رسیدن هر کدام از این روزها یعنی لرزاندن پایه های پوسیده نظام اسلامی سرمایه. تلاش سران حکومت اسلامی در طول عمر نکبت بارشان این بوده که به بهانه های واهی مانعی در مقابل تفریح و شادی مردم در زندگی روزمره و بویژه در چنین مناسبتهایی ایجاد کنند. توجیهات نخ نمای مسئول کمیته سرکوب حکومت در گسیل داشتن نیروهای پلیس امنیت و دیگر چماق بدستان و چاقو کشان حکومت تحت عنوان "تامین رفاه شهروندان" را همگان می دانند که اراجیفی بیش نیست. موجودیت رژیم اسلامی خود اصلی ترین مانع در مقابل رفاه شهروندان است. مردم جان به لب رسیده از دست این حکومت با چنین هجویات آخوندی بخوبی آشنا هستند. می دانند که چنین خزعبلاتی ناشی از هراس سران و دست اندرکاران حکومت اسلامی از تجمعات مردم به هر مناسبتی است. وجود حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی مانع بزرگی در مقابل همبستگی طبقاتی و انسانی در جامعه است. برای تامین رفاه و شادی مردم، برای تحقق یک زندگی انسانی و برای تامین عمیقترین همبستگی انسانی با مردم افغانستان  ساکن در ایران که بخش جدایی ناپذیر شهروندان در این کشور هستند باید رژیم  اسلامی را کنار زد.

اول مه روز همبستگی جهانی کارگران، روز اعتراض و اعلام کیفرخواست 99 درصدیها علیه یک درصد از مفتخوران جهل و سرمایه در راه است. وحشت حاکمان اسلامی در ایران از اتحاد و همبستگی طبقاتی کارگران، هراس از همبستگی و همسرنوشتی آحاد و بخشهای مختلف جامعه، ترس از همبستگی انسانی مردم با شهروندان افغانستانی و دیگر مهاجرین ساکن در ایران، خواب را از چشم سران حکومت ربوده است. اول مه 91 با برافراشتن پرچم طبقاتی و متحدانه خود علیه یک درصد از چپاولگران اسلامی سرمایه قاطع تر از سالهای قبل خواهان حقوق برابر کامل شهروندی در کلیه شئون کار و زندگی برای افغانستانی ها و تمامی مهاجرین ساکن در ایران خواهد شد. حقوق برابر شهروندی در ایران مستقل از مذهب، نژاد، ملیت و قومیت حق هر انسانی است که در این کشور زندگی می کند.

1 آوریل 2012