۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

بخشش، حجاب برگیران و محیط زیست







آنچه که در کردستان و دیگر شهرهای کشور دارد رواج پیدا می کند، نوعی از اداره امور جامعه توسط خود مردم است. احساس مسئولیت مردم در قبال خود و همنوعانشان و انتظارات کل جامعه برای نشان دادن و بیان توقعات مدرن و انسانی شان، امید و آرمان میلیونها مردم برای ساختن و تحقق دنیایی شایسته انسان امروز است. 

در حالیکه حاکمیت سیاه اسلامی همچنان سایه شوم خود را بر مردم گسترانیده است اما امید و تلاش برای آینده ای بهتر در لابلای زندگی مردم، همچون خون در رگها جریان دارد. امید مردم برای ساختن و تلاش حکومت اسلامی برای ویران کردن، جنگ و جدالی هر روزه است که 35 سال است ادامه دارد. در این کشاکش این مردم هستند که در قبال مسایل عدیده اجتماعی بعنوان صاحب جامعه حضور دارند، در قبال زندگی خود و آینده جامعه  احساس مسئولیت می کنند و تلاش می کنند پدیده های وارونه در نظام گندیده اسلامی و سرمایه داری را سر جای واقعی خود قرار دهند.

حکومتی که بالای سر این مردم مدرن، مترقی و شرافتمند خود را حاکم کرده، بقدمت طول عمرش و بعنوان بخش جدایی ناپذیر از هویت مخربش، تباهی و ویرانی آفریده است. نمونه های زیادی می توان برشمرد اما در میان این تلاشها سه مورد برجسته در ماهها و هفته های اخیر شاخص ترینها بودند. بخشش، حجاب برگیران و سالم سازی محیط زیست.

حکومت اسلامی برای بقای خود بطور عمد و آگاهانه  آدم می کشد و قتلهای سازمانیافته دولتی را به اجرا می گذارد. جامعه اما در مقابلش می ایستد و عکس العمل نشان می دهد. در میان خانواده های مقتولین و مردم حرکتی براه افتاده است که به قانون قصاص یا همان قتل عمد دولتی نه می گویند. حرکت اخیر مردم روانسر برای نجات جان یک محکوم به اعدام و تقاضا از خانواده مقتول برای گذشت و همچنین حرکت بسیاری از خانواده های مقتولین در مقابل قانون ضد انسانی قصاص حکومت اسلامی، یعنی نپذیرفتن بساط این دم و دستگاه سراپا جنایت، یعنی خلع قصاص کردن حاکمان اسلامی، یعنی برچیدن بساط قتل عمد دولتی. این حرکت در کل جامعه علیه قتل عمد دولتی دارد گسترده تر می شود. حاکمان اسلامی هم با دیدن این صحنه ها به هراس و وحشت افتاده و دارند روزهای پایان عمرشان را از نزدیک نظاره می کنند.

بیش از 35 سال است که با زور اسلحه، اسید، چاقو شلاق، زندان و شکنجه می کوشند بر سر زنان حجاب تحمیل کنند اما از همان روزهای ظهور این نگبت اسلامی، زنان به حجاب اسلامی نه گفتند. مبارزات و فعالیتهای بی وقفه زنان در بیش از سه  دهه، جمهوری اسلامی را تا همینجا به زانو درآورده است. حرکت حجاب برگیران در میان زنان، اکنون دارد به سنتی جا افتاده و اقدامی همه گیر در جامعه تبدیل می شود. حاکمیت اسلامی کوشیده است جهنمی به تمام معنا را برای مردم و بویژه زنان برپا کند اما زنان در مقابل این همه تحقیر و توهین به نیمی از انسان در آن مملکت، مبارزات، اعتراضات و مقاومتهای پرشوری از خود نشان داده اند. این تلاشها اکنون وارد فاز دیگری شده است. زنان با برگرفتن حجابها از سر و با به باد دادن موهایشان، می روند که کل دم و دستگاه زن ستیز اسلامی را بر باد دهند. این حرکتهای پرشور و زیبا یعنی سیمای دیگری از رنسانس عصر حاضر، یعنی نواختن شیپور پایان بختک اسلامی.

 از سوی دیگر سیستم و دم و دستگاهی که بخاطر سود و سرمایه سراسر کشور و حتی مناطق خارج از شهرها را نیز برای زندگی کردن غیرقابل سکونت کرده است، تنها به آلودگی هوا بعنوان یک بعد از محیط زیست خلاصه نمیشود بلکه حکومت اسلامی بخاطر بقای خود و برای تداوم جنایت علیه مردم از طریق برنامه های نظامی و هسته ای و با بکارگیری دستگاههای پارازیت، خشک شدن رودخانه و دریاچه ها، از بین بردن مراتع و جنگلها و دیگر اقدامات مخرب دیگر، کل جامعه را در مقابل خطرات جبران ناپذیر زیست محیطی قرار داده است.
 
در مقابل این فجایع زیست محیطی باز هم تنها مردم هستند که در نهایت احساس مسئولیت انسانی و اجتماعی شان به مقابله با این وضعیت برخواسته و به میدان می آیند. اخیرا تعدادی از فعالان محیط ‌زیست در شهر ایلام در حرکتی نمادین و ابتکاری، محیط ‌زیست اطراف این شهر را از وجود زباله پاکسازی نمودند. در این فعالیت زیست محیطی، چندین تُن زباله در داخل آبراها و محیط زیست از سوی دوستداران و مدافعان زیست‌محیط جمع‌آوری شد.ازسوی دیگر، علاوه بر این شماری از فعالان محیط ‌زیست در شهر بوکان نیز در حرکتی مشابه اطراف این شهر را از وجود زباله گردشگران پاکسازی کردند 
.
طی دو سال گذشته مسئله حفظ محیط ‌زیست و برگزاری فعالیت‌های مرتبط با این مسئله در شهرهای کردستان به فرهنگی عمومی تبدیل شده و طی این مدت در اکثر شهرها و مناطق کردستان فعالیت‌های مختلف زیست‌محیطی نظیر پاکسازی مکانهای تفریحی و مکان‌های عمومی، مکان‌های تاریخی، سدها و رودخانه‌ها و همچنین آزاد کردن پرندگان برگزار شده است. این اقدامات تنها به کردستان خلاصه نشده است بلکه در بسیاری از شهرهای کشور این حرکتها از سوی مردم در جریان است.

 صاحبان اصلی جامعه یعنی مردم، با اتکا به فرهنگ مدرن و پیشرو، در نهایت احساس مسئولیت انسانی و اجتماعی خود در مقابل تباهی و ویران سازی جامعه و تمامی فجایعی که از ابتدا تا به امروز از سوی حاکمیت اسلامی صورت گرفته است واکنش نشان داده و اقدام به ساختن زندگی و دادن امید به تمامی لایه های مختلف جامعه می کنند. بحق که این مردم و نمایندگان آنان هستند که لیاقت اداره امور جامعه را دارند. حکومت اسلامی، زندگی، انسانیت و جامعه را بدار می کشد مردم اما زندگی می بخشند، جامعه را می سازند و انسانیت را نمایندگی می کنند. اقدامات متمدنانه و حرکتهای شورانگیز مردم که هر روز شاهد نمونه های برجسته ای نظیر، حرکت بخشش خانواده های مقتولین، حرکت حجاب برگیران، سالم سازی محیط زیست و دهها حرکت انسانی و اجتماعی دیگر آن هستیم، نوید بخش یک زندگی انسانی، مدرن و متمدنانه برای فردای سرنگونی حکومت اسلامی است.
20 مه 2014

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۷, چهارشنبه

در23 اردیبهشت 89 چه گذشت؟ .بیاد فرزاد کمانگر و یارانش







روز یکشنبه ١٩ اردیبهشت سال 1389 جمهوری اسلامی دست به جنایت وحشیانه ای زد و پنج نفر از زندانیان سیاسی٬ فرزاد کمانگر٬ شیرین علم هولی٬ مهدی حسینیان٬ فرهاد وکیلی و علی حیدریان را اعدام کرد. برای جمهوری اسلامی کشتار و اعدام ابزار و تیغی بوده است که جنایتکاران اسلامی حاکم بر جامعه ایران 35 سال است علیه مردم به کار گرفته اند. تا کنون هزاران نفر از عزیزانمان را به جرم حق طلبی به جوخه اعدام سپرده اند تا بساط این حکومت منحوس و متحجر٬ تا بساط استثمار و دزدی و سرکوبشان را حفظ کنند.

بعد از اعدام این عزیزان توسط جلادان حکومت اسلامی در روز 19 اردیبهشت ماه، موجی از خشم و انزجار عمیق در میان مردم شهر و روستاهای کردستان و مردم شرافتمند داخل و خارج کشور علیه حاکمان اسلامی نمایان تر شد. متعاقب این آدم کشی سیستماتیک و در اعتراض به این جنایت٬ کومه له (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) مردم کردستان را به اعتصاب عمومی در روز پنجشنبه ٢٣ اردیبهشت 89 فراخواند. حزب کمونیست کارگری ایران از این فراخوان پشتیبانی کرد و همه مردم کردستان را به اعتصاب عمومی در روز پنجشنبه دعوت کرد. احزاب و سازمانهای سیاسی مختلف نیز به این حرکت پیوسته و آنان نیز از این فراخوان برای اعتصاب عمومی حمایت کردند. همه مردم کردستان٬ کارگران، دانشجویان٬ معلمان، دانش آموزان و مغازه داران و کارمندان در اعتراض به جنایت وحشیانه رژیم و در بزرگداشت یاد این عزیزان متحد و یکپارچه مراکز کار و تحصیل٬ کارخانه ها، کارگاهها٬ مدارس و دانشگاهها٬ ادارات و مغازه ها را در این روز تعطیل کردند و روز 23 اردیبهشت شهرهای کردستان در پاسخ به این فراخوانها در یک اعتصاب عمومی سراسری بسر برد.این اعتصاب عمومی جواب محکمی به جانیان اسلامی حاکم بر ایران بود. اعتصاب عمومی مردم شهرهای کردستان کاربدستان ونيروهاي رژيم را کاملا به هراس انداخت و از اینکه مبادا کنترل اوضاع از دستشان خارج شود نگران و وحشت زده نظاره گر اوضاع شدند. سنندج، مهاباد٬ کامیاران، پاوه، نوسود، بوکان٬ ديواندره، دهگلان، سقز٬ بانه٬ ربط٬ سردشت٬ پیرانشهر، نقده٬ و اشنويه و دیگر شهرهای کردستان به اعتصاب عمومي پيوستند.

از صبح روز پنجشنبه 23 اردیبهشت 89 بازارها تعطيل شد. مردم سنندج سرخ خشمگين و منزجر از جمهوري اسلامي و از اينکه متحدانه عليه اين حکومت ايستاده و تو دهني محکمي به جنايتکاران اسلامي زده بودندد٬ خوشحال بودند. در سطح شهر سنندج ماشينها به نشانه پيروزي چراغها را روشن می کردند و به هم بوق ميزنند. تعدادي از جوانهاي شهر از ماشين ها سرخود را بيرون می آوردند و براي مردم دست تکان ميدادند و عليه حکومت اسلامي شعار سر می دادند. در سنندج و سقز مزدوران حکومتي با قيچي و اره آهن بر٬ قفل مغازه ها را مي شکستند و کسبه را تحت فشار می گذاشتند تا بر سر کارهايشان برگردند. مردم وقعي به اين رفتار جنايتکاران نمی نهادند و سر کار حاضر نمی شدند. بازار شهر سنندج کاملا تعطيل شد بود. ماموران اماکن به زور ميخواستند مردم را وادار کنند مغازه ها را باز کنند٬ مردم مقاومت می کردند و بازار يکپارچه تعطيل شده بود. پاساژهاي شهر سنندج بسته شدند. ماموران رژیم نگهبانهاي پاساژها را تحت فشار می گذاشتند تا کار را ادامه دهند. خيابان ششم بهمن٬ ميدان آزادي و ميدان انقلاب٬ خيابان سيروس٬ نمکي همه يکپارچه تعطيل شده بود. دانشگاه آزاد، مغازه ها همگي بسته و تمام شهر يکپارچه تعطيل شد.

در کامياران از ساعات اول صبح ابتدا  برخي مدارس باز بودند اما بتدريج همه به خانه ها رفته و مدارس تعطيل شد. در پيرانشهر با توجه به اینکه از سه روز قبلتر از آن اعتصاب آغاز شده بود اما در روز 23 کاملا تعطيل شد. در بانه مردم به اعتصاب عمومي پیوستند و شهر تقريبا يکپارچه تعطيل و مدارس زيادي بسته شد. در دهگلان تعدادي از جوانان و مردم شهر به خيابانهاي شهر ريخته بودند و به اعتراض خياباني روي آوردند. مزدوران با تيراندازي قصد ايجاد فضای رعب و وحشت داشتند که چندین ساعت تقابل مردم با مزدوران رژیم در دهگلان ادامه داشت.

اطراف خانه فرزاد کمانگر به محاصره نيروهاي انتظامي در آمده بود. سرکوبگران رژیم اسلامی مانع حضور و ورود جوانان به خانه فرزاد کمانگر می شدند و مردمي که براي گراميداشت ياد اين عزيز و اعلام هبستگي و تسليت می خواستند به آنجا بروند  آنان را کنترل می کردند یا بايد از سد نيروهاي مسلح رژيم عبور می کردند.  جاده هاي اصلي ورود و خروج به کامياران شديدا نظامي شده بود و ماشينهاي نظامي در اين جاده ها با گشت و بازرسی به حال آماده باش درآمده بودند. نيروهاي گارد ويژه در روستاهاي اطراف کامياران و در شهر کامياران به حرکت در آمده بودند٬ اطراف خانه فرزاد در حال گشت بوده و تذکر ميدادند که مردم دور شوند. مردم خانواده فرزاد را تنها نگذاشتند. يکي از نيروهاي گارد ويژه به جوانان گفته بود نگران نباشيد و کارخودتان را بکنيد. فرماندهان و نيروهاي حکومت نگران از دست رفتن کنترل بر اوضاع بودند و حتي خود نيروهاي انتظامي گفته بودند ميخواهند مديريت کنند و در حقيقت اين رفتار ضعف و زبوني اين نيروها را نشان می داد.

بدنبال ضرب و شتم يک مرد مسن در محله شوشمي در شهرستان نوسود ٬ درگيري گسترده اي بين مردم و مزدوران حکومتي بوجود آمد که این درگيري و اعتراض دو ساعت ادامه داشت. در نوسود نيز مردم به اعتصاب عمومي پيوسته بودند. از آنجا که ترخيص گمرگ مرزي فقط در روزهاي پنجشنبه صورت می گرفت، کسبه بازار مرزي فقط ده دقيقه اجناس را تحويل گرفتند و سپس کرکره ها را در حمايت از اعتصاب عمومي پايين کشيدند. نيروهاي مزدور حکومتي به مردم يورش برده بودند و پس از ضرب و شتم يک پيرمرد، درگيري شديدي بين مردم و مزدوران آغاز می شود. در نوسود جنگ و گريز با مزدوران ساعتها ادامه پیدا می کند.

مزدوران ميخواستند مدارس را به زور باز کنند. سرکوبگران تلاش می کردند محصلين را با تهديد به اخراج و کم کردن نمره ها به مدارس بکشانند. معلمان را تهديد می کردند که بايد سرکار بروند. در محلات مختلف شهر مریوان و سقز نیز چندين نفر را بازداشت کرده بودند. در سطح همه شهرهای کردستان ماموران انتظامي و لباس شخصي ها در حال رفت و آمد بودند. مردم به شکل تمسخر آمیزی از آنها سوال می کردند: چه خبر است امروز؟ مزدوران پاسخ می دادند امروز پنجشنبه است!!

سرکوبگران اسلامي با ايجاد فضاي نظامي و با حکومت نظامي اعلام نشده تمام تلاش خود را بکار گرفتند که جلو حرکت مردم را بگيرند اما ناکام ماندند. جنايتکاران اسلامي که تشبثات خود را از روز 22 اردیبهشت یعنی یک روز قبل از اعتصاب عمومی شروع کرده بودند اما نتوانستند با ايجاد رعب و وحشت و يا مانور دادن مانع پيوستن مردم به اين حرکت شوند.

در افغانستان و همچنین در کشورهای اروپایی و دیگر کشورها علیه جنایت حکومت اسلامی و در حمایت از اعتصاب عمومی مردم شهرهای کردستان، آکسیونها و تظاهراتهای وسیعی در مقابل دفاتر ترور و جاسوسی رژیم اسلامی و در میادین و خیابانهای این شهرها برگزار شد و این عمل وحشیانه حاکمان اسلامی را بشدت محکوم کردند.

بدین ترتیب فراخوان احزاب و سازمانهای سیاسی و پاسخ متحدانه و یکدست مردم شهرهای کردستان به شرکت در اعتصاب عمومی روز 23 اردیبهشت 1389 علیه توحش اسلامی، جواب محکم و دندان شکنی به قاتلان اسلامی حاکم بر ایران بود. مردم کردستان با این اعتصاب پیروزمند برگ زرین دیگری از اعتراض عمومی خود علیه حکومت قتل و جنایت اسلامی را بر تاریخ مبارزاتی خود حک کردند.

23 اردیبهشت هر سال یادآور همبستگی و اتحاد مردم آزادیخواه شهرهای کردستان و انسانهای شرافتمندی است که در همه جا علیه اعدام این عزیزان و از این حرکت تاریخی و این اعتصاب پیروزمند حمایت کردند. در چهارمین سال یاد این عزیزان، فرزاد کمانگر٬ شیرین علم هولی٬ مهدی حسینیان٬ فرهاد وکیلی و علی حیدریان، به دیدار خانواده هایشان برویم، آنان را در آغوش محبتهای بی پایان خود قرار دهیم. در این دیدارها اتحاد و همبستگی خود علیه توحش اسلامی و علیه قتل عمد دولتی را تقویت کنیم. حکومت اسلامی بدون برقرار کردن بساط اعدام و قتل عمد دولتی اش حتی یک روز قادر به سرپا ماندن نخواهد بود. ظهور دایناسورهای اسلامی طی حاکمیت ننگنشان از ابتدا تا به امروز چیزی جز، اعدام، زندان، شکنجه، تجاوز، فقر، فلاکت و در یک کلام ایجاد جهنمی به تمام معنا برای مردم نبوده است.

بعد از گذشت چهار سال از اعدام این عزیزان اکنون جنبش علیه اعدام و علیه قتل عمد دولتی، قدرتمند تر از هر زمانی در مقابل این جنایات دارد به پیش می رود. در اوایل اردیبهشت 93 محسن اژه ای سخنگوی قوه قضائیه  حکومت آدمکش اسلامی در یک نشست خبری اعلام کرده بود که تنها در یکسال گذشته 358 مورد از انصراف از قصاص از سوی خانواده های مقتولین روی داده است. همین آمار بخوبی نشان می دهد که نه تنها مردم بلکه حتی خانواده هایی که عزیزان خود را در یک نزاع ناخواسته بر بستر شرایطی که حاکمان اسلامی برای جوانان فراهم کرده اند و عضوی از خانواده را از دست داده اند، با گذشت از اجرای قصاص و حتی نپذیرفتن دیه، قانون قصاص و قتل عمد دولتی را پس می زنند. اين يک نه بزرگ به اعدام در ايران است. اینها نمونه های درخشانی از عمیق ترین احساسات و عواطف انسانی خانواده هایی است که عزیزی را از دست داده اند اما حاضر نیستند خانواده دیگری را داغدار کنند.

در سال یاد عزیزان اعدام شده در 23 اردیبهشت 89، ضمن گرامی داشت یاد این عزیزان جنبش علیه اعدام را تقویت کنیم و با ایستادن در برابر این جنایات، ماشین کشتار حکومت اسلامی را متوقف کنیم. یاد عزیزان، فرزاد کمانگر٬ شیرین علم هولی٬ مهدی حسینیان٬ فرهاد وکیلی و علی حیدریان گرامی باد.
16 اردیبهشت 93
6 مه 2014