"انتخابات" و لرزش بنیادهای حکومت اسلامی

بلاخره بعد از چرتکه انداختن های چند روز اخیر، شورای نگهبان ولی فقیه طرح مهندسی کاندیداهای نمایش انتخاباتی رژیم اسلامی و مهره های از صافی رد شده اش را اعلام کرد. بنا به این خبرها رفسنجانی و مشایی هم بعنوان بی صلاحیت از گردونه خارج شدند. این دست و آن دست کردن در تاخیر اعلام اسامی مهره های "با صلاحیت" از سوی خامنه ای تلاشی برای سنجش افکار عمومی و سبک وسنگین کردن اوضاع بود.

 روز سه شنبه که هنوز بی صلاحیتی مشایی اعلام نشده بود دعواها شدت گرفت و خبر بازداشت و دستگیری هواداران باند احمدی نژاد منتشر شد. احمدی نژاد گفته بود که با حذف کاندیدش یعنی مشایی، بساط بازی معرکه گیری را دچار مشکل و اسناد دزدیهای را رو خواهد کرد. متعاقب اعلام لیست مهره های سیرک انتخاباتی، روز چهارشنبه دستگیری مسئولین ستاد رفسنجانی نیز آغاز شد. روزهای پیش رو معلوم خواهد شد که سران باندهای مختلف چگونه به جان هم خواهند افتاد. برای مردمی که در کمین برای به زیر کشیدن بساط این حکومت نشسته اند طراحی و مهندسی مهرها و شاخ و شانه کشیدن جناحها برای همدیگر تغییری در عظم و اراده آنان برای به میدان آمدن علیه همه جناحها نخواهد داشت.

خامنه ای با ترتیب دادن این صحنه گردانی ها باز هم قادر نخواهد بود فرو رفتن کشتی نظام اسلامی اش در باطلاق، بن بست و بحران سیاسی اقتصادی را نجات دهد. حکومتی که گردن کلفت ترین مهره ها و بنیانگزارانش را هر چهار سال یکبار با عنوان بی صلاحیت بدرقه می کند، نمی تواند از دست اعتراض میلیونی مردم فرار کند. بنا به اعتراف خودشان بیش از سه دهه است که این مملکت یکی پس از دیگری از دست بی صلاحیت ترین و فاسدترین  جانور اسلامی در می آید و تحویل بی صلاحیت و فاسد دیگری داده می شود. اینبار نه دوره دوم خرداد است و نه سال 88 بلکه اوج بن بست و بحران حکومتی به آخر خط رسیده است که با همه جناحهایش طی بیش از سه دهه یک تباهی مطلق را به کل جامعه تحمیل کرده است. جبهه های دعواهای جناحها بر سر حفظ کشتی به گل نشسته نظام و تلاش برای ادامه چپاول، دزدی، فساد، فقر و فلاکت و کشتار، دیگر برای مردم قابل تحمل نیست و کل این بساط را بر سرشان خراب خواهند کرد.

اکنون بیش از هر زمانی نه تنها جناحهای بیشتری برای تقسیم پول و قدرت نمودار می گردند بلکه حتی صفوف هر یک از این جناحها نیز دچار تشتت و سردرگمی میگردد و این یعنی ذوب شدن نظام جمهوری اسلامی که در رویا رویی با بحران و بن بست سیاسی اقتصادی اش دیگر قادر نیست حتی با سرکوب و زندان خود را سرپا نگه دارد. آش آنقدر شور است که هیچ گونه راه حلی برای حفظ نظامی که همه این جانوران را در خود جای داده است وجود ندارد. جمهوری اسلامی خیلی خوش شانس خواهد بود که بتواند تا پایان این شعبده بازی خود را سر پا نگه دارد.   

با توجه به وحشت خامنه ای و باندش و وحشت دیگر جناحهای دزد و چپاولگر از حضور مردم بستوه آمده از کلیت این رژیم، تمام تلاش خود را بکار خواهند برد که بدون دردسر این نمایش را به آخر برسانند. اما برای مردم عاصی، برای مردم زیر خط فقر و برای میلیونها مردمی که بیش از سه دهه از عمرشان یک لحظه روی آرامش، امنیت و آسایش را بخود ندیده اند، پا گذاشتن در میدان حرکتهای سازمانیافته و توده ای تازه شروع شده است. مناسبتهای رژیم همیشه برای مردم بهانه بوده است که ضربات کاری خود را بر پیکر این نظام وارد کنند. نمایش انتخاباتی این دوره نیز یکی از این فرصت ها برای یکسره کردن کار این حکومت است. 

قرار نیست بالایی ها سرگرم مهنسی افکار، ترفند، توهم پراکنی و کلاشی برای بقای خود و نظامشان باشند و جامعه نظارگر این وضع باشد. هیچگاه مردم نظاره گر نبوده اند. وضعیت مفلوک، شاخ و شانه کشیدنهای باندها و جناحها و به آخر خط رسیده سران این دم و دستگاه مخوف و ویرانگر را مردم منزجر و متنفر از کل این سیستم جهنمی با مبارزات و اعتراضات هر روزه خود به این قاتلان و لاشخورها تحمیل کرده اند. تعین تکلیف نهایی  و تعین تکلیف بیش از سه دهه تباهی را کارگران و میلیونها مردم خشمگین و متنفر از حکومت اسلامی به سرانجام خواهند رساند. با و بدون مضحکه انتخاباتی، تحرکات عظیم مردم در راه است. اعتراضات و اعتصابات گسترده کارگری و موج نارضایتی میلیونها مردم بستوه آمده از وضعیت فلاکتبار موجود دارد خود را برای پایان دادن به بساط بیش از سه دهه فقر و فلاکت سازمان می دهد و به میدان می آید. 

 21 مه 2013

"انتخابات" و اصلاح طلبان جبهه متحد کرد!

"بیانیه جبهه متحد کرد شاخه تهران در رابطه با بیانیه مشترک با اصلاح طلبان کرد.

به اطلاع می رساند که جبهه متحد کرد شاخه تهران در نشست مشترک با اصلاح طلبان کرد در مورد مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری و شوراها گفتگوهائی انجام داد و مقرر گردید که که بیانیه ای مشترک مبنی بر مشارکت در انتخابات صادر گردد. لیکن  بیانیه  منتشره به نام" شورای هماهنگی اصلاح طلبان کرد" و" جبهه متحد کرد"  بدون تائیید محتوای آن از جانب جبهه متحد کرد منتشر گردیده است. لذا  بدینوسیله  اعلام می دارد که محتوای بیانیه منتشره با سیاست ها و اهداف جبهه متحد کرد و منافع مردم کرد همخوانی ندارد. جبهه متحد کرد ضمن احترام به قوانین موجود ، با نظر مساعد به تحولات ایران نگریسته و خواهان رفع تنش ها و تعامل عمومی در راستای اهداف ملی است.  جبهه متحد کرد شاخه تهران".

اختلافات عمیق در میان طیفهای مختلف در حاکمیت، مدافعین حاشیه ای آنان در جبهه متحد کرد شاخه تهران با اصلاح طلبان کرد در مورد مشارکت در بازی انتخابات رژیم را هم دچار تناقض، هذیان و اختلاف کرده است. جبهه متحد کرد و اصلاح طلبان کرد را مردم کردستان بخوبی می شناسند. نمایندگان و سخنگویان این جبهه در دوره هایی نماینده رژیم اسلامی در مجلس بودند. این جبهه در دی ماه 1384 و با تعهد و وفاداری نسبت به اهداف جریان اصلاح طلبی در سیستم حاکم  اعلام موجودیت کرد.

بیانیه اعلام موجودیت این جبهه می گوید:

"حفظ یكپارچگی ایران و حفظ تمامیت ارضی از اهداف اصلی جبهه متحد كرد است."

"تامل مثبت با دولت و حکومت" و " خط قرمز این تشكل قانون است و بنای آن را دارد كه به دور از خشونت و در چارچوب قانون عمل كند". و "جبهه متحد كرد ساخته شده دست حكومت نیست ولی می‌خواهد به كمك حكومت بیاید"، "این جبهه به هیچ وجه با حكومت و دولت دشمنی ندارد". " پایبند به فعالیت در چارچوب قانون".

نیازی به این نیست که مواضع این جبهه را در رابطه با "انتخابات" توضیح داد. جبهه متحد کرد همانگونه که در بیانیه اعلام موجودیتش نوشته شده است، اذعان دارد که با حکومت نه تنها سر دشمنی ندارد بلکه می خواهد به کمک دولت و حکومت بشتابد و تاکید می کند که خط قرمزش قانون است. به قانونی پایبند است که بر اساس همین قانون بارها رژیم اسلامی به کردستان لشکرکشی کرد، اعدامهای دسته جمعی راه انداخت و با به توپ و خمپاره بستن شهر و روستاهای کردستان تعداد زیادی از مردم را قتل عام کرد.

این جبهه از ابتدای تاسیس خود تا به امروز بر تعهد خود مبنی بر شتافتن برای کمک به حکومت و دولت پایبند بوده است. هدف از تشکیل این جبهه از ابتدا تا به امروز خاک پاشیدن در چشم کارگران و مردم ستمدیده کردستان و ابزاری در دست این رژیم  برای عقیم ساختن مبارزات مردم کردستان بوده است.

تلاشهای اخیر این جبهه در مقطع نمایش انتخاباتی رژیم اسلامی نیز یکی دیگر از این خوشخدمتی های طیف اصلاح طلبان کرد به جمهوری اسلامی است. اهداف این جبهه ایستادن در مقابل خشم و تنفر مردم کردستان و حمایت از رژیمی است که که بگفته بیانیه اعلام موجودیتش "برای کمک به حکومت تاسیس شده است". حکومتی که نه تنها کردستان را بخاک و خون کشید بلکه زندگی مردم در جامعه ای بوسعت جغرافیای ایران را به تباهی کشانیده است. گردانندگان این جبهه بنا به اعتراف خودشان بخشی از پیکره نظام اسلامی بوده وهستند. اکنون نیز و در شرایطی که تمام جناحهای مختلف حکومت بجان هم افتاده اند و مردم برای به زیر کشیدنشان در کمین نشسته اند، جبهه متحد کرد برای نجات این جنایتکاران آستین بالا زده و برای بازار گرمی نمایش انتخاباتی رژیم و افزودن چند روزی عمر بیشتر به این حکومت سرگرم صدور بیانیه شرکت در انتخابات فرمایشی حکومت است.

جبهه متحد کرد و دست اندر کارانش زیاده از حد مردم کردستان، کارگران، جوانان و زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب را دست کم گرفته اند. فکر می کنند با ادامه ایفای نقش پادویی برای حکومت اسلامی خواهند توانست همچنان بر سر مردم شیره بمالند.

مردم شهرهای کردستان طی هر دوره ای و در مقاطع حساس و سرنوشت ساز که امکان تعرض هر چه بیشتر مردم به حکومت اسلامی فراهم می شود، خوش رقصی های طیفهای مختلف از اصلاح طلبان کرد گرفته تا دیگر جریانات قومی و ناسیونالیست کرد را بدقت زیر نظر دارند. خواست و مطالبات مردم کردستان نه آنچه که جبهه متحد کرد در بیانیه اعلام موجودیتش بیان کرده  و یا ناسیونایسم قوم پرست کرد برای معامله و بند و بست و شریک شدن در قدرت جار می زند بلکه خواست و مطالبات کارگران و مردم کردستان، بیانیه ها و قطعنامه هایی است که بعنوان کیفرخواست  خود هر سال در مناسبتهای روز جهانی کارگر و روز جهانی زن علیه حکومت اسلامی صادر می شود.

 جبهه اصلاح طلبان کرد بعنوان بخشی از خود حکومت خط قرمزشان قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده است. جبهه متحد کرد و دیگر دسته جات گوناگون این طیف زمان زیادی برای مانور دادن در اختیار ندارند. خدمت به رژیمی که مردم کردستان را طی هر دوره سلاخی کرده است آخر و عاقبت خوبی بدنبال نخواهد داشت.

تا جائِیکه به نمایش انتخاباتی بر می گردد سیر حرکت رژیم و جناحهایش و روند مبارزات و اعتراضات مردم از پیش معلوم و محتوم  نیست. اما آنچه که معلوم و مشخص است جنب و جوش سیاسی، تحرک و به کمین نشستن مردم از یک سو و از سوی دیگر بن بست، بحران و بجان هم افتادن سران حکومت و جناحهای آن، وجه مشخصه اصلی اوضاع سیاسی کنونی است.

تحولات تعین کننده پیش رو که توسط کارگران و مردم بستوه آمده و برای تامین آزادی و رفاه رقم خواهد خورد می تواند بساط  حاکمان و دنبالچه هایشان را جارو کند. طول عمر این جریان به اندازه طول عمر رژیم اسلامی است. جبهه متحد کرد بجای شتافتن به کمک رژیم اسلامی و گرم کردن تنور مضحکه انتخاباتی اش باید فکری بحال آینده خود بکند.

12 مه 2013

وحید زارع نجات یافت اما تمام زندگی اش اعدام شد

نجات جان وحید زارع و بازگشت او به ادامه زندگی، برای هر انسان شریف، آزاده و انسان دوستی خوشایند و شادی آفرین است. حکومتی خون خار آگاهانه و با بساط آدمکشی اش سرگرم بقتل رساندن وحید زارع بود که با رضایت خانواده مقتول این حکم حکومتی و این قوانین کثیف اسلامی در تداوم نوشیدن خون انسان دیگری ناکام شد.

اما اتفاقی که روز چهارشنبه در مشهد رخ داد، زندگی وحید را تا روزیکه زنده است به دار کشید. این واقعه تمام عمر باقیمانده وحید را برای او تلخ کرد. اثرات بجا مانده از این اتفاق و گیر افتادن مابین مرگ و زندگی، همچون کابوسی رهایش نخواهد کرد همانطور که تجاوز به جوانان در کهریزک همچون کابوسی رهایشان نمی کند.

نمایندگان خدا بر روی زمین و مشتی انگل اسلامی حاکم بر ایران نیز همین را می خواهند. جسم وحید نجات پیدا کرد اما این صحنه دردناک تا روزی که وحید زنده است سایه به سایه در خواب و بیداری او را عذاب خواهد داد. این همان جنایت و توحشی است که تنها از عهده اسلام و حکومت اسلامی ساخته است.

برای جنایتکاران حاکم بر این کشور مهم نیست که وحید و امثال او باید تا زنده هستند با این کابوس دست و پنجه نرم کنند، زجر کش کردن، سلاخی کردن، قطعه قطعه کردن جسم، روح و روان انسان بخشی از هویت اسلام و حکومت اسلامی است.

امروز با پیشرفت علم پزشکی و روانشاسی، غیر ممکن ترین دردهای لاعلاج از نظر جسمی، روحی و روانی  براحتی قابل علاج و درمان هستند اما تا کنون هیچ راه و روشی توسط علم روانشناسی یافت نشده است تا آن کابوسی را که جمهوری اسلامی در وجود وحید زارع و هزاران محکوم به اعدام دیگر جاری ساخته است علاج و آنرا ترمیم کند.

تنها راه علاج این درد و نجات جان کسانیکه هم اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی در انتظار اجرای احکام شنیع اعدام هستند، فقط سرنگونی قاتلان، آدمکشان و برچیدن بساط این سیستم ویرانگر حاکم بر ایران است. 

8 مه 2013