۱۳۹۰ دی ۲۸, چهارشنبه

جریانات ناسیونالیست کرد و نمایش انتخاباتی رژیم اسلامی



سران و کاربدستان رژیم اسلامی در تدارک  نهمین دور از معرکه گیری انتخاباتی شان از هم اکنون  و فراتر از دوره های گذشته هیاهو  و جارو جنجال براه انداخته اند. خودیهای درون حکومت این نمایش را  مضحکه نام نهاده اند. مجاهدین انقلاب اسلامی، جبهه مشارکت و افراد حامی نطام آنرا زیر سئوال برده اند همچنین احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد آنرا تحریم کرده اند و طیف اصلاح طلبان کرد نیز هشدار می دهند که براساس موازین انتخاباتی و در چهار چوب قانون اساسی آنرا اجرا کنند. رژیم اسلامی در حالی به استقبال این مضحکه می رود که با عمیق ترین بحران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روبرو است، صفوفش درهم ریخته است و استیصال و درماندگی سراپای حکومت اسلامی را فرا گرفته است.

بعد از حرکت انقلابی مردم در سال 88 و همچنین انقلابات سال گذشته در کشورهای عربی و بویژه آخرین نفسهای عمر رژیم سوریه بعنوان تنها هم پیمان رژیم اسلامی در منطقه، اکنون دیگر ریش و پشم حکومت اسلامی تماما ریخته است. مضحکه انتخابات دوره نهم در حالی صورت می گیرد که حامیان نظام آنرا بی پایه خوانده اند. این نمایش در حالی قرار است اجرا شود که اصول گرایان و دولتی ها که هم اکنون در قدرت هستند، برای تداوم اختلاس، دزدی، قتل و جنایت علیه مردم، بجان هم افتاده اند. علاوه بر این رژیم اسلامی در سطح بین المللی نیز در بالاترین حد از انزوا قرار گرفته است. عمق تنفر و نارضایتی عمومی در میان مردم در حال اوجگیری مجدد است. اوضاع اقتصادی درهم ریخته، فقر و فلاکت و دهها معضل دیگر اجتماعی آن تصویری است که سران حکومت اسلامی می کوشند تا با براه انداختن جار و جنجال در نمایش انتخاباتی شان  آنرا بروی نا مبارک خود نیاورند.

در این میان احزاب و نیروهای سیاسی و طیفهای مختلف از جریانات ناسیونالیست کرد که در گذشته هر یک به نحوی تلاش داشتند مردم را بسوی مضحکه انتخاباتی رژیم اسلامی هدایت کنند و در این راه ناکام می ماندند، اکنون یکی پس از دیگری دارند اعلام می کنند که این نمایش را تحریم می کنند. البته این جریانات خواب نما نشده اند. هر یک از این نیروها و بنا به مواضع مشترک و متفاوتی که با هم دارند، در نمایشات انتخاباتی رژیم در دوره های قبل سرگرم توهم پراکنی در میان مردم و چانه زنی در بالا بودند. سیاست احزاب و جریانات ناسیونالیست کرد همیشه بر این اصل استوار بوده است که شخصیتها و افرادی را که کمترین گرایش سیاسی را با آنان دارند به مجلس حکومت بفرستند. اما اوضاع سیاسی در داخل، تحولات منطقه، تنفر عمیق مردم از رژیم اسلامی، اعتراض و نارضایتی عمومی و دهها مولفه دیگر،  آنان را ناچار کرده است که درهم ریختگی و به گل نشستن کشتی نظام اسلامی را تا حدودی روئِیت کنند. مواضع اخیر این جریانات آبروباختگی آنان را بیشتر برملا ساخته و حاشیه ای تر کرده است.

درمانده و وامانده ترین این طیف، چند نفری هستند که با نام "جبهه متحد کرد" شناخته می شوند. عناصری از این طیف نظیر بها ادب، جلالی زاده و غیره در دوره های پیشین دست در گردن سران رژیم اسلامی در مجلس حضور بهم رسانیده اند. اکنون پس مانده های آنان که خود را "اصلاح طلبان کرد" معرفی می کنند، سرگردان و رانده شده از همه جا، با قسم خوردن به سر قانون اساسی رژیم ، کماکان دارند به حکومت توصیه می کنند که موازین انتخابات را دقیق و بر اساس قانون اساسی پیش ببرند.

در حالیکه جبهه مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی نمایش انتخاباتی رژیم را زیر سئوال برده  و آنرا برسمیت نمی شناسند و طرفدارانی پرو پا قرص از خود حکومت نیز رد صلاحیت شده اند، معلوم است که فراخوان دهندگان دوره های قبل درمیان جریانات ناسیونالیست کرد در دعوت برای شرکت مردم در انتخابات های گذشته،  در این دوره، دلیلی برای کاسه گرمتر از آش بودن ندارند.
چه در دوره های پیشین نمایشات انتخاباتی و خصوصا در شرایط فعلی که تنها آرزو و هدف مردم بزیر کشیدن حکومت اسلامی است، مردم شهر های کردستان کمترین توهمی به احزاب و نیروهای ناسیونالیست و اصلاح طلب  بیرون و درون حکومت نداشته اند. اما بخوبی می دانند که مواضع اخیر جریانات ناسیونالیست کرد در برخورد به مضحکه انتخاباتی و پا پس کشیدنشان در این دوره در ناتوانی از بازار گرمی در جهت اهداف شان،  ناشی از درهم ریختگی پیکر کل حکومت اسلامی  و همچنین به  بن بست رسیدن اهداف و افق این جریانات است.

مردم می دانند که این دوره نیز همانند دوره های گذشته، چنین نمایشاتی رژیم اسلامی را از مخمصه و بحرانی که با آن زاده شده و اکنون به نقطه اوج خود رسیده است نجات نخواهد داد. جار و جنجال نمایش انتخاباتی دوره نهم مجلس حکومت، تقلایی برای سر پا نگه داشتن نظام فاسد و پوسیده ای است که با قد راست کردن مجدد انقلاب، مردم کل این بساط را جارو خواهند کرد.
16 ژانویه 2012

۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه

جنایت ارتش ترکیه علیه کارگران مرزی


ارتش ترکیه بارها به بهانه حمله به نیروهای پ ک. ک. ، مردم مناطق مرزی را از طریق هوا و زمین مورد حملات وحشیانه خود قرار داده است. کشتار مردم ساکن روستاهای مرزی وکارگران بیکاری که با حمل کالا از مرز امرار معاش میکنند سیاست همیشگی دولتهای ایران و ترکیه بوده است. کشتار مردم در مناطق مرزی برای دولت و نیروهای مسلح ترکیه و ایران به امری عادی و روزمره تبدیل شده است.
چهارشنبه شب 7 دیماه در اثر حمله هوایی دولت ترکیه به کارگرانی که با عبور از مناطق مرزی به خرید و فروش کالا برای امرار معاش زندگی خود و خانواده هایشان در راه بازگشت به منازلشان بودند ٣۸ نفر را کشته، تعدادی زخمی و تا کنون از سرنوشت 17 نفر از آنها هنوز خبری در دست نیست. بنا به گزارشات منتشر شده اجساد بیشتر قربانیان که مابین 17 تا 20 ساله بوده اند همگی در اثر این حمله وحشیانه سوخته شده است.

نیروهای مسلح ارتش ترکیه به بهانه های مختلف هر بارساکنین روستاهای مناطق مرزی را مورد حملات سلاحهای سنگین خود قرار می دهد. کشته شدگان این حمله ضد انسانی اکثرا کارگران بیکاری بودند که برای گزران زندگی خود و خانواده هایشان از طریق خرید و فروش کالا در مرز، ناچار بودند که به این شغل روی بیاورند.
این را دولت ترکیه و هر ناظر خارجی بخوبی می داند که زحمتکشان مناطق مرزی تنها از این طریق قادر به ادامه زندگِی خود و خانواده هایشان هستند. این شیوه از امرار معاش سالهاست به سنت جا افتاده ای در مناطق مرزی تبدیل شده است. چنین شرایط سخت و چنین شغل پر مخاطره ای همراه با فقر و بی مسکنتی در مناطق مرزی را حکومتهای سرکوبگر به مردم این نواحی تحمیل کرده اند. دولت ترکیه هر از چند گاهی به بهانه جنگ با پ ک.ک. ، این را حق و امتیاز خود می داند که در این مناطق به زنان، کودکان، کارگران مرزی و هر جنبنده ای با سلاحهای جنگی حمله کند و خانه و کاشانه آنان را به تلی از خاکستر تبدیل نماید. این دومین جنایت دولت فاشیستی ترکیه در چهار ماه گذشته علیه مردم ساکن در نوار مرزی است. ماموران دولت ترکیه به این هم اکتفا نکرده و در این مدت صدها نفر از فعالین سیاسی در شهرهای کردستان ترکیه را دستگیر و به زندان انداخته اند.

تا کنون سازمان ملل و دیگر سازمانهای بین المللی که خود را مدافع حقوق بشر می دانند هیچ گونه اعتراضی به دولت ترکیه در رسیدگی به این جنایت را از خود نشان نداده اند. حمله هوایی ارتش ترکیه در شب چهارشنبه به این منطقه و کشتار ٣۸ نفر و مفقود شدن 17 نفر از آنان را باید در زمره جنایت علیه بشریت دانست و آنرا بشدت محکوم کرد.
خانواده هایی که نان آور آنان توسط جنایتکاران حاکم در ترکیه بقتل رسیده اند باید مورد حمایت وسیع از جانب نهادهای مدافع حقوق انسانی قرار بگیرند. دولت فاشیست ترکیه باید به بازماندگان این فاجعه خسارات این عمل ضد انسانی را متقبل شود. کشتار 3۸ انسان زحمتکش، و وارد شدن این شوک عظیم به خانواده همسر و فرزاندانشان به لحاظ روحی، عاطفی و مالی، زیان جبران ناپذیری است. باید از هر طریق ممکن صدای حق خواهی مردم زحمتکش مناطق مرزی بود. مردمی که زندگیشان هر لحظه با خطر مرگ و فقر و فلاکت مواجه است و این صدا را با اعتراض و در محکومیت دولت ترکیه باید به گوش افکار عمومی و نهادهای مدافع حقوق انسانی رساند.

ژانویه 2012