۱۳۹۴ تیر ۲۹, دوشنبه

خودکشی یا قتل عمد نامرئی؟








ده مورد اقدام به گرفته شدن جان انسان ظرف چهارده روز. در دو هفته ۱۰ نفر در روستای "قلعه ره ش" از توابع سردشت خود را با طناب از درخت حلق‌آویز کرده‌اند که خوشبختانه شش نفر نجات پیدا کردند و متاسفانه چهار نفر جان خود را از دست دادند. نیازی به تحقیق و تفحص کارشناسانه و توضیح بر سر چند و چون ماجرا نیست. میگویند "خودکشی" کردند. گویا کافی است گفته شود "خودکشی" کردند تا خیال همه را راحت کنند که قاتل و مقصری در کار نیست و گویا مردم با کشیدن آهی از درون برای بدرقه پایان زندگیشان خود را متقاعد خواهند ساخت.
برای مردم این واقعه دردناک و موارد مشابه تحت عنوان: "خودکشی"، پوچ و بی معنی است. قاتل بگونه ای سازمانیافته و نهادینه شده در لابلای زندگی آن ده نفر و میلیونها انسان دیگر در جامعه ایران، بصورت شبانه روزی و نامرئی دارد سرک میکشد و حضور دائمی دارد. این قاتل کاربدستان و نظام اسلامی حاکم بر ایران هستند که از یک سو قتل عمد رسمی و سازمانیافته دولتی بخشی از هویتشان است و از سوی دیگر قتل نامرئی و غیر رسمی از طریق تحمیل فقر، اعتیاد، تن فروشی، کودکان کار و خیابان و  واداشتن  آدمها به "خودکشی"، بخش دیگری از جوهر و خمیرمایه شان است.
در ایران تحت حاکمیت نظام اسلامی احتیاجی نیست کسی در جستجوی این دست از "خودکشی" ها به تحقیق برای علل ماجرا بپردازد. فقر و بیکاری، عدم تامین زندگی اقتصادی و دهها معضل و فلاکت دیگر، عامل و بانی اصلی خودکشی در سایه حکومت اسلامی است. فقری که حکومت اسلامی بانی و مسبب آن است ده انسان ساکن در روستای "قلعه ره ش" از توابع سردشت را وادار نمود که خود را از درختان روستا حلق آویز کنند. این واقعه بدون زندان، بدون دادگاه و بدون بساط رسمی و دولتی اعدام اتفاق افتاد اما مستقیم و غیر مستقیم باعث و بانی گرفته شدن جان آن چهار تن و موارد مشابه، حکومت آدمکش اسلامی است.
جمهوری اسلامی مسئول و پاسخگو در برابر این واقعه و صدها رویداد قابل پیشگیری دیگری در جامعه است که تا کنون در قبال تمامی دردها و معضلات اجتماعی مردم خم به ابرو هم نیاورده است. حکومتی که هر ساعت جان انسانی را میگیرد باید هم نسبت به چنین وقایع دهشتناکی که خود خالق آن است بی تفاوت باشد.
فعالان اجتماعی در سردشت تلاش کردند مانع از ادامه این وضعیت شوند. تنها ابزار این فعالین دادن امید به مردم و تلاشهای روحی، فکری و معنوی برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی بوده است.
اگر تنی چند از ساکنان روستای "قلعه ره ش" در اثر شرایط تحمیل شده حکومت اسلامی خود را ناچار به پایان دادن به زندگی شان دیدند، اما فضای عمومی جامعه ایران مملو از اعتراض، مبارزه و تلاش امیدوارانه برای تغییر و دگرگونی و برای ایجاد آینده ای بهتر است. مردم سردشت و ساکنان روستای قلعه ره ش باید جایگاه خود را بر بستر فضای امید به آینده ای بهتر همگام با فضای پرشور و اعتراضی در جامعه ببینند. 
فعالین عرصه های مختلف اجتماعی وظایف بسیار مهمی برعهده دارند. بازگرداندن امید و ایجاد روحیه اعتراضی در میان مردم، ایجاد فضای اعتراضی نسبت به وضع موجود، ایجاد همبستگی و اتحاد در میان بخشهای مختلف جامعه علیه این همه تباهی که از سوی حاکمان اسلامی اعمال میشود، وظیفه فعالین عرصه های مختلف اجتماعی و تشکلهای مستقل از دولت در جامعه است. میتوان و باید کاری کرد که با تلاش خود فضای امید و مبارزه  را به میان مردم سردشت و مردم روستای "قلعه ره ش" بازگرداند. راه پایان دادن به تمامی مصائب مردم انداختن جمهوری اسلامی است.

عبدل گلپریان
20 ژوئیه 2015
29 تیر 94

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر