۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

در 28 مرداد سال 1358 چه گذشت؟

مروری بر نقش شخصیتها و سازمانهای سیاسی
(بخش سوم و پایانی)

در بخشهای اول و دوم به سیر وقایع و رویدادهای مردادماه سال 58 و متعاقب آن پرداختیم. در این بخش به نقش و جایگاه نیروهای سیاسی مسلح، مواضع و عملکرد آنان و همچنین شخصیتهایی که در این دوران نقش ایفا کردند اشاره می کنم.

هیئت نمایندگی خلق کرد
هیئت نمایندگی خلق کرد بتاریخ چهارم آذرماه 58 طی اطلاعیه ای و با شرکت سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران کومه له، حزب دمکرات کردستان ایران، سازمان چریکهای فدایی خلق و عزالدین حسینی اعلام موجودیت کرد. این هیئت طرف مذاکره کننده از سوی مردم کردستان با نمایندگان دولت موقت بود که بعنوان هیئت نمایندگی خلق کرد شناخته می شد. نیروهای سیاسی دیگری در کردستان فعالیت داشتند اما جزو این هیئت نبودند.

کومه له
سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران کومه له بعد از دورانی از فعالیت مخفی، موجودیت علنی خود را در مقطع قیام 57 اعلام کرد. کومه له در وقایع بعد از قیام 57 یکی از سازمانهای سیاسی مطرح و با نفوذ در میان توده های مردم کردستان بود. کومه له آن زمان یک جریان سیاسی پوپولیست و اساسا در کمپ جریانات مائوئیست بود. بروایت آن دوران خود را چپ و کمونیست می دانست. با همان درکی که آن ایام از کمونیسم داشت از منافع کارگران، دهقانان و مردم ستمدیده دفاع میکرد.
همین امر باعث شده بود که روشنفکران و جوانان انقلابی، دهقانان و بخشهایی از کارگران و اکثریت مردم کردستان این سازمان را بعنوان نماینده و سخنگوی خواست و مطالبات خود بحساب بیاورند. پتانسیل بالای گرایش چپ در جنوب کردستان به کومه له این امکان را داده بود که در مقابل نیروها و جریانات سیاسی و گرایشات مختلف دیگر دست بالا را داشته باشد. سازماندهی و ایجاد اتحادیه دهقانان در مقابل زورگویی مالکان منطقه که قبل و بعد از قیام همچنان به اجحافات خود در مقابل دهقانان ادامه می دادند یکی از اقدامات مهم و موثر کومه له در دفاع از دهقانان بود. اتحادیه دهقانان که مرکز اصلی آن در مریوان و روستاهای اطراف آن بود اساسا به ابتکار فواد مصطفی سلطانی تاسیس و راه اندازی شد. این اتحادیه  نیروی مسلح خود را داشت. در یک کلام در مقطع قیام و رویدادهای بعد از آن، کومه له بمثابه سازمانی چپ و کمونیست در کردستان و در ایران شناخته میشد.

در طول مذاکرات هیئت های مختلف اعزامی دولت موقت به کردستان، نماینده یا نمایندگانی از کومه له یک پای ثابت در این مذاکرات بودند. مواضع قاطع و سازش ناپذیر کومه له و مشخصا صدیق کمانگر در جریان مذاکرات با نمایندگان دولت موقت سبب شده بود که هم دولت موقت، حزب دمکرات و جریان مرتجع محلی مکتب قرآن احمد مفتی زاده که با مزاحمتهای خود مانع تراشی ایجاد می کرد همگی نسبت به کومه له دل خوشی نداشتند. مواضع سازش ناپذیر کومه له علیه جمهوری اسلامی خوشایند حزب دمکرات نبود. تشکیل اتحادیه دهقانان که عمده فعالیت آن در اطراف شهر مریوان و روستاهای آن شهر بود، دارای نیروی مسلح سازمانیافته ای در دفاع از دهقانان و زحمتکشان روستا بود. بسیاری از افراد مسلح عضو این اتحادیه علاوه بر بخشی از نیروهای مسلح کومه له، از زحمتکشان روستاها بودند. اتحادیه دهقانان در واقع ضمانتی در مقابل زورگویی مالکان علیه دهقانان بشمار می رفت. بافت شهری کومه له نیز عمدتا جوانان روشنفکر و فعالین سیاسی با گرایشات چپ بودند.

آن ایام کومه له با توجه به خطوط سیاسی و برنامه ای حاکم بر آن علیرغم قاطعیت  اش در مقابل رژیم اسلامی سیاست و برنامه ای برای سازماندهی جنبش کارگری در دستور نداشت. اما عموما به دلیل سیاست رادیکال ضد رژیمی این سازمان و مخالفت او با مرتجعین محلی ای مانند مفتی زاده و دیگر ملاکین و مرتجعین، بخش زیادی از کارگران و مردم  شهری به کومه له سمپاتی نشان می دادند. بتدریج و با ابتکار کومه له بویژه نقش و جایگاهی که صدیق کمانگر از خود نشان می داد، جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب در سنندج شکل گرفت. جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب در واقع نهاد و تشکلی غیر سازمانی بود که قادر شد نماینده گان شوراها و مراکز توده ای در محلات شهر سنندج را به دور خود سازمان دهد. این جمعیت بتدریج به نهادی توده ای تبدیل شد که صدیق کمانگر خود در راس آن به ایفای نقش می پرداخت. وقتیکه شوراها و بنکه های محلات در سنندج تشکیل شد، در راس این شوراها یک هیئت موسس وجود داشت بنام هیئت موسس شوراهای محلات شهر سنندج. هیئت موسس شوراهای محلات که پایه توده ای و اجتماعی جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب شمرده می شد، خود نیز دارای افراد مسلح و سازمان داده شده ای در سطح محلات شهر بود که به نوعی اداره امور شهر را از نظر امنیتی، مسایل و مشکلات مردم و غیره انجام می داد. کومه له نیز بعنوان یک سازمان سیاسی و با نیروی مسلح خود تقریبا در راس جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب و هیئت موسس شوراهای شهر سنندج قرار داشت. در یک کلام باید گفت که کومه له بعنوان نماینده چپ و کمونیسم آن دوره در کردستان شناخته میشد. اما کومه له به لحاظ نطری، تئوریک و برنامه ای، خط و خطوط  روشن و مدونی نداشت. نقطه قوت کومه له در دخالتگری به موقع در رویدادهای سیاسی و قاطعیت در مقابل رژیم تازه به قدرت رسیده اسلامی و اتفاقات آن دوره بود.

حزب دمکرات کردستان ایران
حزب دمکرات در بعد از قیام 57 و با پیشینه تاریخی خود یعنی جمهوری مهاباد پس از 32 سال، فعالیت علنی خود را آغاز کرد. رهبری این حزب متشکل بود از سران عشایر، ملاها، خانها و فئودالهای منطقه شمال کردستان. این حزب یکی دیگر از نیروهای سیاسی در رویدادهای بعد از قیام 57 در کردستان بود. نقطه اتکای این حزب برای ایفای نقش در فضای سیاسی آندوره پیشینه قبلی آن و پشت سر گذاشتن دوره ای که به جمهوری مهاباد معروف است بود. اما تحولات دوران قیام، خواست و مطالبات نوین جامعه کردستان، سربلند کردن چپ و کمونیسم و اینبار حضور سازمانی در قامت چپ و در دفاع از کارگران و زحمتکشان، بدرجات زیادی میدان مانور را از حزب دمکرات و ناسیونالیسم کرد گرفته بود. حزب دمکرات بر بستر پیشینه قبلی و نمایندگی کردن خواست و مطالبات بورژوازی کرد و در قامت رهبر جنبش ناسیونالیسم کرد در دوران قیام 57 مجددا سربلند کرد. حزب دمکرات توانست بخش زیادی از سران عشایر شمال کردستان و همچنین خانها و مالکان مناطقی از کردستان را در مقابل دهقانان و علیه سیاستهای کومه له مسلح کند.

همچنانکه گفته شد حزب دمکرات یکی از نیروهای شرکت کننده در مذاکرات با هیئتهای اعزامی دولت موقت به کردستان بود. کوتاه آمدن حزب دمکرات کردستان ایران در مقابل درخواستهای زورگویانه دولت موقت سبب شده بود که حکومت تازه بقدرت رسیده اسلامی هر از گاهی جداگانه نمایندگان این حزب و مشخصا قاسملو را بعنوان طرف اصلی مذاکره کننده فرابخواند. حزب دمکرات نیز دائما این آمادگی را از خود نشان می داد که با پذیرش امتیازاتی  بگونه ای با جمهوری اسلامی کنار بیاید. سیاست سازش و مصالحه حزب دمکرات از همان ابتدا و بعدا در پروسه مذاکرات بعنوان عضوی از هیئت نمایندگی خلق کرد زبانزد همگان بود.

قاسملو رهبر حزب دمکرات کردستان ایران در پاسخ به پیام خمینی در متینگی که در مهاباد برگزار شد رسما گفت: " ما به پیام امام "لبیک" گفته ایم. و با این پیام و پیامهای مشابه آمادگی حزب دمکرات را برای هرگونه همسویی و همکاری با خمینی اعلام کرد. تنها عاملی که امکان نزدیکی و همکاری حزب دمکرات با رژیم اسلامی را غیرممکن ساخته بود حضور قدرتمند چپ در کردستان بود که کومه له بعنوان سخنگوی این چپ در آن دوران آنرا نمایندگی می کرد. اما علیرغم اینها بعد از تشکیل هیئت نمایندگی خلق کرد در آذرماه 58 باز هم حزب دمکرات کردستان ایران به تنهایی و با دور زدن این هیئت به دیدار خمینی و دیگر مقامات دولت موقت می رفت و در بسیاری مقاطع تعهدات خود به این هیئت را زیر پا می گذاشت و راسا این دیدارها را با هدف سازش با جمهوری اسلامی سازمان میداد. این نوع از تلاشهای حزب دمکرات سبب شده بود این حزب از نظر مردم بعنوان حزبی مصالحه گر و سازشکار شناخته شود و عمدتا در جنوب کردستان بویژه در جایی مثل سنندج نفوذ و اعتبار چندانی نداشت. یکبار که ستون اعزامی دولت عازم رفتن به پادگان سنندج بود مردم و جوانان مسلح شهر مانع از رفتن این ستون کمکی به پادگان شدند اما حزب دمکرات با قلدرمنشی این ستون را تا رسیدن به پادگان شهر اسکورت کرد. این نوع خوش خدمتی ها بخشی از آن وعده هایی بود که خود مستقیما در مذاکرات و دید و بازدیدهایش با خمینی و دولت موقت به آنها قولش را داده بود.

بخشهایی از پیامهای حزب دمکرات به خمینی

مذاكره حزب دمكرات كردستان با امام خمینی.

قم- ستاد خبری كیهان:

هیات هشت نفری نمایندگان حزب دمكرات كردستان ایران بعدازظهر امروز در منزل آیت‌الله خمینی با ایشان ملاقات كرد این هیات كه ریاست آن را دكتر عبدالرحمن قاسملو دبیر كل حزب دمكرات كردستان ایران عهده ‌دار است در مذاكرات 45 دقیقه‌ای خود با امام خمینی پیرامون اوضاع جاری استان كردستان گفتگو كرد و در گفت و گوهای خود اوضاع این استان را تشریح كرد. قاسملو مذاكرات هیات را رضایت بخش خواند و گفت: "برای رفع سوءتفاهم‏ها و كوتاه كردن دست اعمال مزدور و خائنین به میهن قرار شد فردا با مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت اسلامی ملاقات و مذاكره شود و نكات فنی و مسائل كردستان با ایشان درمیان گذارده شود و برای رفع مشكلات در این منطقه اقدام گردد".(اطلاعات9/1/1358)

قسمتی از خبر کیهان.

بازرگان در ملاقات با هیات حزب دموكرات كردستان:

هیات نمایندگی حزب دموكرات كردستان ایران به دنبال ملاقات با امام خمینی با مهندس بازرگان نیز ملاقات كرد و در مورد مسایل جاری مملكت بویژه مساله كردستان اطلاعیه ای منتشر كرد.

در این ملاقات رییس هیات نمایندگی كردها را دكتر عبدالرحمان قاسملو به عهده داشت و در آن غنی بلوریان محمد امین سراجی و امیر قاضی اعضای دفتر سیاسی حزب عضویت داشتند.

آقای داریوش فروهر وزیر كار نیز در این دیدار حضور داشت. در جریان ملاقات كه هفتاد و پنج دقیقه طول كشید ابتدا دكتر عبدالرحمان قاسملو روی كار آمدن دولت موقت جمهوری اسلامی را تبریك گفت و پشتیبانی حزب دموكرات كردستان را از آن اعلام داشت. سپس به تفصیل درباره وضع فعلی كردستان، تحریكاتی كه در آن سازمان از سوی افراد ضد انقلابی به وبویژه در سنندج و ارومیه علیه مردم كردستان انجام می‏شود سخن گفت و آنگاه خواست‏های مردم كردستان را مطرح كرد و مفهوم خودمختاری را به تفصیل توضیح داد وی ابتدا از نخست وزیر خواست كه به هیات نمایندگی امكان داده شود در رادیو و تلویزیون خواستهای مردم كردستان بویژه خودمختاری را برای افكار عمومی ایران روشن سازد. دكتر قاسملو همچنین از نخست وزیر خواست كه به منظور گنجاندن خواستهای خلق كرد در قانون اساسی نماینده مردم كردستان در تدوین قانون اساسی جدید شركت نماید.(كیهان15/1/1358)

پیام پشتیبانی حزب دمکرات

 (قاسملو : با تمام وجود از امام پشتیبانی می‌كنیم.) این پیام که بتاریخ 29 آذر ماه 58 از سوی قاسملو به خمینی داده شده، متعاقب 9 ماه جنایت و آدم کشی رژیم اسلامی از مقطع قیام تا آذرماه 58 است.

قاسملو : با تمام وجود از امام پشتیبانی می‌كنیم.
مهاباد ـ خبرنگار اعزامی ‌كیهان: میتینگ حزب دمكرات كردستان ساعت 3 بعدازظهر دیروز در میدان «قاضی محمد» مهاباد برگزار شد. در این مراسم كه گروههای مختلف مردم مهاباد شركت داشتند دكتر عبدالرحمن قاسملو دبیر كل حزب دمكرات طی سخنانی گفت: خواهران و برادران عزیز و همشهریان و ملت قهرمان پرور كرد اینك خود را زیاد خوشبخت می‌دانم كه بعد از چند ماه در مهاباد عزیز با هم درباره درگیریهای كردستان صحبت كنیم. به من اجازه دهید قبل از اشاره به نكته‌های فراوان بر شهیدان آزادی كردستان ایران و ایران سلام كنم. دكتر قاسملو پس از تشكر از مردم گفت: امروز ما در اینجا جمع شده‌ایم كه یكبار دیگر سلام ما به رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی‌ایران برسد ما در این جا جمع شدیم كه به امام خمینی بگوییم پیام او را دریافت كردیم و به پیام ایشان لبیك می‌گوییم.

 (اطلاعات29/8/1358)

مصاحبه اختصاصی كیهان با رهبران كرد

قاسملو:كم لطفی امام برای ما خیلی بهتر از لطف بیگانگان است. (كیهان6/9/۱۳۵۸)

عبدالرحمن قاسملو ما باید مستقیما با امام خمینی وارد مذاكره شویم. ((بامداد12/10/1358)

کریم حسامی با کیهان
بخشی از مصاحبه کریم حسامی عضو دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران در گفتگوئی با روزنامه کیهان.

"حزب ما به امام خمینی احترام کامل دارد و ما امام را رهبر واقعی ملت میدانیم. حزب ما بارها با ارسال نامه به امام رهبری ایشان را تائید کرده است. و یقین داریم که امام هیچ موقع خواهان خونریزی و برادرکشی نیست. ما از شخصیتهای دینی و ملی و سازمانها و احزاب مترقی که راه حل مسالمت آمیز را برای حل مسائل کردستان پیشنهاد کرده اند عمیقا سپاسگزاریم و ما خواهان اتحاد و تشکیل وحدت مشترک هستیم." (روزنامه کیهان پانزدهم آبانماه 1358)

دمکراتها پاسداران را اسکورت کردند!
"صبح امروز کسب اطلاع شد که انتظامات شهر نوسود همچنان در دست افراد مسلح حزب دمکرات است. همچنین گزارش شد که عصر دیروز پاسداران و جوانمردان نوسود این شهر را ترک گفته و به پاوه رفتند. یک گروه از سوی حزب دمکرات ماموران را تا پاوه اسکورت کردند تا در بین راه برای آنان اتفاقی رخ ندهد. صبح امروز تابلوی حزب دمکرات در نوسود بالا رفت و در محل این حزب مردم و قوای انتظامی در جلسات سخنرانی اعضای حزب شرکت کردند." (روزنامه اطلاعات پانزدهم آبانماه 1358)

موارد فوق تیتر بریده روزنامه های آندوره است که بعنوان اسناد مکتوب نشان می دهد که حزب دمکرات کردستان ایران مدام به خمینی چشم دوخته بود. چه قبل از تشکیل هیئت و چه بعد از آن مرتب در تلاش بود که با این پیامها و این دید و بازدیدها مستقیما برای خود موقعیتی دست و پا کند. حزب دمکرات نشان داده بود که در مقابل گرفتن کمترین امتیازی در کردستان حاضر است هر خدمتی برای رژیم اسلامی انجام دهد.

عزالدین حسینی
عزالدین حسینی یک شخصیت روحانی بود که مخالف دخالت مذهب در حاکمیت بود. گرایشات مذهبی او عمدتا سنتی بود و به همین خاطر طیفی از مردم که مذهب را سنتا قبول داشتند و خواهان یک زندگی آزاد و برابر بودند او را قبول داشتند. همین مسئله سبب شده بود که برای خود موقعیت و جایگاهی دست و پا کند و به اصطلاح او را بعنوان کسیکه نه چپ و نه راست است در یک موقعیت میانی قرار دهد. حسینی بارها و قبل از تشکیل هیئت نمایندگی خلق کرد یعنی در شش ماهه اول سال 58 سفرهایی به تهران کرد و با نمایندگان دولت موقت بر سر اوضاع کردستان با آنها صحبت و مزاکره کرده بود. بجز نکات فوق چیز خاصی در مورد عزالدین حسینی نمی توان گفت. درک خود از اسلام را در قالب رعایت حق و حقوق مردم کرد و از موضعی ناسیونالیستی بیان می کرد. مواضع سیاسی او ضمن اینکه برجستگی بیشتری داشت اما از موضعی ناسیونالیستی و نه مذهبی بیان میشد.
شاخه کردستان سازمان چریکهای فدایی خلق!
 این سازمان در کردستان با اسرار کومله و به هدف رقابت با حزب دمکرات کردستان ایران بعنوان عضوی از هیئت نمایندگی در مذاکرات شرکت داشت. حزب دمکرات مخالف حضور چریکها در این هیئت بود اما کومه له با حضور آنان و با حق رای برابر از حضور آنها در این هیئت دفاع میکرد. سازمان چریکهای فدایی خلق شاخه کردستان، نیروی مسلح قابل ملاحظه ای در کردستان نداشت و با شرایط پیش آمده در کردستان نیزمشکل و مسئله داشت اما علیرغم اینها در این هیئت جای گرفت. بعدها با مسئله انشعاب در این سازمان، بخش اکثریت آن پشت سر خمینی بخط شدند.

مکتب قرآن احمد مفتی زاده
قبلا و در بخشهای اول و دوم مربوط به وقایع سال 58 به عملکرد این جریان مرتجع محلی اشاره کرده ام. این جریان مذهبی از ابتدای موجودیتش تا مقطعی که بشدت از سوی مردم و جریانات سیاسی حاشیه ای شد، دارو دسته و باندهایی در مقابل خواستهای آزادیخواهانه، چپ و برابری طلبانه مردم بودند. در مردادماه 58 همزمان با کنترل موقت شهرها توسط ارتش و سپاه پاسداران، قدم بقدم در همراهی و همکاری با آنان و برای لو دادن جوانان مبارز محلات با سر و صورت پوشیده نهایت خدمت به رژیم اسلامی را از خود بنمایش گذاشتند. جریان مکتب قرآن مفتی زاده یکی از ستونهای محلی رژیم بود. جریانی بشدت منفور در میان مردم.

 جمعبندی
بر بستر وقایع سال 58 در کردستان از ابتدای قیام 57 تا شروع حمله مجدد رژیم اسلامی در جنگ 24 روزه سنندج در فروردین 59 ، جمهوری اسلامی با کشتار وسیع، توپ و خمپاره باران، حملات هوایی و اعدامهای دسته جمعی تنها 3 ماه توانست شهرهای کردستان را به کنترل خود دربیاورد. در مجموع 10 ماه شهر و روستاهای کردستان در دست مردم قیام کننده و سازمانها و نیروهای سیاسی بود. طی این 10 ماه مردم سراسر کردستان گنجینه ای از دستاوردهای مبارزاتی، چپ و انقلابی بدست آوردند. نپذیرفتن  رژیم اسلامی از همان ابتدای سرکار آمدنش پیامی برای ادامه انقلاب مردم در سراسر کشور بود. با وجود احزاب و سازمانهای سیاسی و شخصیتهای مختلف در گیر در اوضاع سیاسی آن ایام در کردستان، اما در محور تمام اینها دو نیرو حرف اول و آخر را می زدند.
دو نیروی سیاسی که ریشه در دو جنبش متفاوت داشتند سر بر آورده بودند. جنبشی چپ و انقلابی که بجرئت می توان گفت که اکثریت داشت و سخنگوی آن صدیق کمانگر بود و جنبشی راست و ناسیونالیستی که قاسملو آنرا نمایندگی میکرد. این دو جنبش طی بیش از سه دهه،  اکنون بشدت پلاریزه شده است. امروز دیگر آنچه سیمای جامعه کردستان را رقم می زند رشد و قدرت گیری چپ در جامعه کردستان است. جنبش کارگری، جنبش دفاع از حقوق برابر زن و مرد، رادیکالیسم و خواست و توقع یک زندگی انسانی ستونهای پایه ای این جنبش هستند. بیان گویا و روشن این جنبش را در افق و اهداف کمونیسم کارگری بعنوان گرایش و نیرویی که از مقطع تشکیل حزب کمونیست ایران تا حزب کمونیست کارگری توسط کمونیسم کارگری صاحب جهت روشن تری شد، می توان توضیح داد. بی گمان بدون حضور و اثر گزاری کمونیسم کارگری در سیر وقایع تاریخی این دوران، چنین موقعیتی را نمی شد شاهد بود.

6 اوت 2012






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر