اقلیتی مفتخور مرکب از آیت اله
ها و خیل سرمایه داران ریز و درشت و جیره خوارانشان که کوچکترین نقش و تاثیری در
تولید اجتماعی ندارند، با استفاده از باندهای مسلح، زندانها و شکنجه گاههایشان،
صاحب دهها و صدها تشکل، سازمان، نهاد، و دیگر دم و دستگاه عریض و طویل سرکوبگرانه
هستند که زیر چتر حکومت و دولت، برای بجیب زدن دست رنج کارگران و ثروت جامعه مشغول چاپیدن هستند.
نود و نه درصد نیروی تولید کننده
جامعه توسط همین مفتخوران اسلامی سرمایه که از قبل نیروی کار و رنج آنان سود و
ثروتهای افسانه ای بچنگ آورده اند از حق تشکل و عضویت در آن محروم می شوند. کارگر
را که تا 32 ماه حقوق یک چهارم زیر خط فقرش را هم دریافت نکرده است با ایجاد
ارعاب، دستگیری، بازداشت و زندان به دست کشیدن از عضویت درتشکلش تهدید می کنند. تشکلی
که کارگر در آن برای بدست آوردن همین حقوق ماهیانه اش و صدها مطالبه دیگر که لگد
مال شده است اعتراض دارد و می خواهد با اتکا به آن حق خود را از حلقوم جانیان
اسلامی بیرون بکشد.
مدتی است از طریق مقامات و
نهادهای یکی از همین دم و دستگاه سرکوبگر و ضد کارگری رژیم بنام دستگاه قضایی
حکومت اسلامی در سنندج با دستگیری و
بازداشت به فعالین کارگری فشار آورده اند که حق ندارند در هیچ تشکل کارگری و یا هر
تشکل دیگر مستقل از دولت عضویت داشته باشند. دستگیری و بازداشت اعضای فعال دراتحادیه
آزاد کارگران ایران و اعضای کمیته همانگی در سنندج یکی از این گردن کشیهای نهادهای
حکومت در سنندج و شهرهای کردستان علیه فعالین کارگری است. خاصیت این بگیر و به بند
ها برایشان این است که فضای ارعاب ایجاد کنند، صدای اعتراض را خفه کنند و نهایتا
با وثیقه های دهها میلیونی تلاش و فعالیت
فعالین کارگری و اعتراضات اجتماعی را خنثی کنند.
این ترفند و تهدیدات سالهاست که
سوخته و خاصیت خود را از دست داده است.کارگران نه تنها زیر بار این قلدرمنشی مشتی
اوباشان اسلامی سرمایه نرفته و نخواهند رفت بلکه با صدای رسا اعلام کرده اند که
تشکل و عضویت در آن حق بی چون و چرای آنان است، تشکل می سازیم و در آن عضو می شویم
که از حقمان در برابر بی عدالتی دفاع کنیم. حق کارگر است و آنرا بکرسی خواهد نشاند
که نه تنها یک تشکل بلکه دهها تشکل دیگر در مقابل ستم، استثمار، بی عدالتی و حیف و
میل شدن دست رنجش بسازد و بقیه کارگران را به عضویت در این تشکلها ترغیب کند.
تشکلهای کارگری مستقل از دولت
با همبستگی، اتحاد و یکپارچگی خود حول خواستهای پایه ای و مشترک خود باید در اول
مه نشان دهند که فعالین و تشکلهای کارگری
نماینده و سخنگوی خواست و مطالبات کل جامعه بوده و می کوشند همه کارگران و تمامی
تشکلهای آنان را زیر یک چتر واحد و برای رسیدن به حقوق و اهداف طبقاتی و انسانیشان
گرد آورده و تقویت کنند.
جمهوری اسلامی و نهادهایش حق
ندارند و نباید به آنها اجازه داد که کارگران را بخاطر عضویت در هر نهاد و تشکلی
که در دفاع از حقوق و کرامت انسانی شان ساخته شده و قدم بر می دارد تهدید به اخراج
از آن کند. اگر نهاد و تشکلی غیر قانونی و غیر مجازاست، این نهادها و تشکلهای ضد
کارگری دولت و و کلیت دم و دستگاه حکومت اسلامی است که باید برچیده شوند. حضور
متحدانه و قدرتمد در اول مه پاسخی به اراجیف کاربدستان و نهادهای حکومت اسلامی
است. روزیکه جنبش کارگری، طبقه کارگر و کل جامعه با اعتصابات میلیونی و قدرتمند
جانوران اسلامی سرمایه را بزیر بکشند دور نیست. آن روز قلدرهای میلیاردر، سرمایه
داران گردن کلفت دزد و فاسد اسلامی در دادگاههای علنی و مردمی باید پاسخگوی
تهدیدات امروزشان علیه کارگران و فعالین کارگری باشند.
11 آوریل 2013
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر