۱۳۹۳ فروردین ۱۹, سه‌شنبه

کارگران کولبر مرزی نیازمند حمایت هستند





آیا می شود و می توان کاری کرد که به قتل و کشتار کارگران کولبر مرزی پایان داده شود؟ این سوالی است که ذهن هر انسان شرافتمندی را بخود مشغول کرده است. روزی نیست که خبر جان دادن کارگران کولبر مناطق مرزی غرب کشور به گوش نرسد. کارگرانی که یا بدلیل اخراج از کار و یا نبود شغلی که بتوانند در امنیت کامل زندگی خود و خانواده هایشان را پاسخگو باشند، دارند جان خود را در مقابل تامین لقمه نانی برای خود و خانواده هایشان از دست می دهند.
بانی و مسبب فقر، بیکاری و شرایط سخت و مصیبت بار زندگی این بخش از کارگران و کل جامعه رژیم آدم کش اسلامی است. بزرگترین شبکه قاچاق بین المللی در اختیار حاکمان و سردمدان رژیم اسلامی حاکم بر ایران است که مسئولین و گردانندگان اصلی این شبکه در لیست میلیاردرها قرار دارند اما کارگران بیکار شده و تنگدستی که در سایه این حکومت کار وزندگیشان به ورطه نابودی کشیده شده است را تحت عنوان "قاچاقچی" به گلوله می بندند و با این توحش و اعمال ضد انسانی شان، نان آوران خانواده های بیشماری را تا کنون از هستی ساقط کرده و این تراژدی دردناک همچنان ادامه دارد.
کارگران کولبر مرزی یکی دوتا نیستند بلکه صدها و هزاران انسان بیکار شده از کار هستند که از قبل این شغل دارند زندگی هزاران خانواده را می چرخانند. شغل کولبری در مناطق مرزی را نمی شود شغل نام نهاد اما در دنیای واقعی و در طول سالیان سال در مناطق مرزی این شیوه از کار به ساکنین نوار مرزی تحمیل شده است. کار خرید و فروش کالا در مناطق مرزی تنها ویژه این بخش از کارگران در نوار مرزی کردستان نیست بلکه مسئله ای در بیشترین مناطق مرزی دنیا است با این تفاوت که در حاکمیت رژیم اسلامی در نهایت توحش  و بی رحمی این کارگران را به گلوله می بندد. امروز دیگر کسی نیست که ندادند چه بر سر این بخش از کارگران و خانواده هایشان می آید. درست است که باید روشنگری و اطلاع رسانی کرد اما امروز دیگر این به تنهایی پاسخگوی کم شدن یا تمام شدن قتل و کشتار آنان و اوضاع و شرایط زندگی کارگران کولبر و خانواده هایشان نیست.  نباید بیش از این دست روی دست گذاشت. باید جنبید و کاری کرد.
 چکار باید کرد؟
کارگران کولبر مرزی بدلیل موقعیت کاری شان از داشتن تشکلی که بتواند از منافع آنان دفاع کند بی بهره هستند. فراهم نمودن موقعیتی که هر چند وقت یکبار بتوان در شکل مجمع عمومی آنان را دور هم جمع کرد، امری ممکن و میسر است. دورنمای داشتن تشکلی معین نیز دور از انتظار نیست. کارگر در هر شکل و شمایلی چه در محیط کارخانه و یا در مناطق مرزی به تنهایی هیچ است و تنها با داشتن مکانیزمی که آنان را حول منافعشان جمع کند خواهند توانست تغییری در وضعیت خود ایجاد کنند.
تلاش برای برگزاری مجمع عمومی و نهایتا داشتن تشکلی در رابطه با وضعیت و شرایط کار و زندگی کارگران مرزی، کار فعالین روشنبین و آگاه و همه انسانهای شرافتمندی است که می خواهند و می توانند باری از دوش این بخش از کارگران را بردارند. شاید اولین اقدام این باشد که برای دفاع از امنیت جانی کارگران کولبر کاری صورت داد. کارگران کولبر نیروی هزاران نفره ای هستند که با اتکا به نیروی خود آنان و تلاش و همیاری از سوی فعالین و عناصر آگاه و روشنبین می توانند در مجمع عمومی بر سر خواست و مطالباتشان صحبت کرد.
فعالین دلسوز اجتماعی می توانند و قادر هستند با تعداد زیادی از کارگران کولبر مرزی صحبت کنند و توجه آنان را برای جمع شدن دور هم و مشورت و نظر خواهی و اتخاذ تصمیمات عاجلی جلب کنند و حداقل از میان خود نمایندگانی را برای پیگیری خواستهایشان و برای تداوم جمع شدنشان بدورهم انتخاب کنند. اولین اقدام و اولین خواست و مطالبه کارگران کولبر مرزی می تواند این باشد که امنیت جانی آنان باید تضمین شود. این خواست، مطالبه ای عجیب و غریب و غیر دست یافتنی نیست.از هر کارگر کولبر مرزی اگر سوال شود آیا این شغل را دوست دارد یانه؟ جواب خواهد داد که آرزویش این است همچون انسان قرن 21 در محل زندگی اش شغلی بدون دغدغه و با بهره بردن از تمامی مزایای شغلی و حق و حقوق انسانی داشته باشد اما واقعیت این است که در قاموس حکومت اسلامی چنین انتظاری دست یافتنی نیست.
بنابراین باید برای کم کردن و نهایتا از بین بردن قتل و کشتار کارگران کولبر تحرکی ایجاد کرد. ابتکارات زیادی را می توان بخرج داد که بر بستر آن بتوان صدای حق طلبی و صدای دفاع از جان کارگران کولبر مرزی را به گوش کل جامعه رساند و از امنیت جانی ومالی آنان دفاع کرد. کارگران کولبر مرزی بنا به موقعیتی که در آن قرار گرفته اند ممکن است خود نتوانند متشکل و سازمانیافته اقدام خاصی را در دفاع از جان خود صورت دهند اما این کار قبل از هر چیز وظیفه عناصر آگاه و انسانهای دلسوز و روشن بینی است که می توانند بطرق مختلف کارگران کولبر مرزی را در این راه کمک و یاری کنند. کارگران کولبر مرزی در شرایط  دهشتناکی که حاکمان اسلامی و ماموران آدمکش این حکومت به آنان تحمیل کرده اند بشدت نیازمند حمایتهای وسیع و گسترده از جانب بخشهای مختلف مردم در شهرهای مرزی و هر جای دیگری هستند. نظاره کردن این وضع و صرفا دلسوزی کردن راه چاره نیست. می توان و باید عملا کاری صورت داد. حول تضمین امنیت جانی کارگران کولبر مرزی می توان در میان خود آنان و در میان مردم طومار اعتراضی امضا جمع آوری کرد. می توان و ممکن است که برای امنیت جانی کارگران مرزی اعتراض سازمان داد.
روز جهانی کارگر فرصتی است که در بیانیه ها و قطعنامه ها از خواست و مطالبات کارگران کولبر مرزی سخن گفت و حمایت کرد. تضمین امنیت جانی، ایجاد شغل در محل زندگی آنان، تامین حقوق بیکاری و دهها خواست و مطالبه دیگر آنان را می شود و می توان طرح و به مسئله و مشغله عمومی مردم و برای حمایت از آنان تبدیل کرد.   
8 آوریل 2014

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر