۱۳۹۱ مرداد ۴, چهارشنبه


روز سیزدهم فروردین ماه ۹۱ پلیس اصفهان اعلام کرد که افغانها حق ورود به پارک تفریحی بنام صفه را ندارند. این بیانات نژادپرستانه از سوی مقامات و مسئولین حکومت اسلامی علیه شهروندان افغانی مقدمه ای برای یک طرح فاشیستی دیگر مبنی بر ممنوعیت حضور آنان در بیش از بیست استان کشور بود. تکمیل و تداوم این خزعبلات و این طرح با تهاجم افسار گسیخته اوباشان اسلامی در روز دوشنبه ۵ تیرماه در شهر یزد به خانه و کاشانه آنان، منجر به سوخته و جانباختن تعدادی از آنها گردید.

همزمان با این فاشیسم عریان اسلامی، روز سه شنبه
۶ تیرماه نیز تعدادی از شهروندان افغانی که طی حاکمیت اسلامی مدام مورد اذیت و آزار نژادپرستانه دستگاههای سرکوب رژیم قرار گرفته اند، تلاش کردند که خود را از این معرکه ضد انسانی حاکمان اسلامی در مرز ایران و ترکیه خود را به آنسوی مرز برسانند اما هدف تیر اندازی مستقیم نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی قرار گرفتند. بنا به خبرها تعداد ۱۸ نفر از آنان جان خود را از دست داده اند. در خبرهای روز دوشنبه ۱۲ تیر ماه نیز آمده بود که فروش مواد غذایی و ارائه خدمات به “اتباع بیگانه” در استان فارس ممنوع اعلام شده است. قانون گزاران اسلامی به این هم بسنده نکرده و مسئولین و دست اندرکاران و نهادهای سرکوبگر خود در شهرستانها را موظف کرده اند که شهروندان افغانستانی بدون کارت هویت را بازداشت کنند. بیشرمی سران، مسئولین و دست اندر کاران این حکومت ضد انسانی آنجا خود را بخوبی عیان می کند که دلیل این یورشهای پی در پی را “جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیر” عنوان کرده اند.

تنها پدیده شومی که بیماری خطرناک و کشنده ای است نظام و سران رژیم فاشیست اسلامی حاکم بر ایران هستند که هر روز و هر ساعت مشغول قتل و آدم کشی هستند و از قبل کار و رنج کارگران و دیگر شهروندان افغانستانی به دزدی و چپاول مشغولند. در دنیای واقعی آن غده سرطانی که
۳۳ سال است جمعیت ساکن در ایران و مهاجرین و شهروندان افغانی را با خطرات مرگبار خودمواجه کرده است خود نظام فاشیست اسلامی و آیت اله های جانی و جنایتکار آن هستند.
این نوع طرفندهای ضد انسانی و آبروخته رژیم اسلامی بیشتر از هر زمانی برای مردم در سراسر کشور رو شده است و دیگر خریداری ندارد. تهاجم فاشیستی حکومت اسلامی به شهروندان افغانی تبار در ایران یادآور کشتار یهودیان در دوران آلمان نازی است. شنیدن این وقایع قلب هر انسان شریفی را بشدت آزار می دهد.
کارنامه حاکمان فاشیست اسلامی در ضدیت و دشمنی با هر آنچه که بویی از انسان و انسانیت برده است بر کسی پوشیده نیست. جایی برای افشای ماهیت جانوران اسلامی حاکم بر ایران باقی نمانده است.
۹۹ درصد مردمی که زیر خط گرسنگی قرار گرفته اند از افشای این هیولای آدم کش عبور کرده اند. میلیونها نفر از مردم جان به لب رسیده در کمین فرصت دیگری برای تمام کردن کار اوباشان اسلامی هستند. مردم انقلابی ایران در تدارک به سرانجام رسانیدن کار ناتمام انقلاب ۸۸ لحظه شماری می کنند. میلیونها نفر مردم تشنه رفاه، تشنه آزادی و عدالت، تشنه جامعه ای انسانی، این وظیفه تاریخی را به خود، به نسلهای آینده و به جهانیان بدهکارند.

هر روز و هر لحظه تداوم عمر سراپا کثافت اسلامی، ننگی بر پیگر بشریت دنیای امروز است. رژیم فاشیست اسلامی در مرداب بحران و بن بست سیاسی و اقتصادی اش گرفتار شده است. بوی تعفن نژاد پرستانه، ضد کارگر و ضد مهاجر افغان جانیان اسلامی، مشام هر انسانی را می آزارد. این تقلاهای ضد انسانی تنها برای منحرف کردن اذهان عمومی مردم از مخمصه ای است که در آن گیر کرده اند. این تقلاها برای خنثی نمودن وحشت از ادامه انقلاب
۸۸ است که صفوف کل نظام اسلامی از بالا تا پایین را فرا گرفته است. برای گریز از این مخمصه راه دیگری بجز قلع و قمع در مقابل خود ندارند.

ممنوعیت حضور مهاجرین افغان در پارکها، محرومیت کودکان افغانی تبار از تحصیل، ممنوعیت زندگی آنان در بیشتر استانهای کشور، چنگیزوار حمله به محل کار و سکونت آنان و بلاخره کمین گذاری در نواحی مرزی و بقتل رسانیدن شان، روی جنایتکاران هیتلر را سفید کرده است. اگر نازیسم در
۷۰ سال پیش ضدیت با انسان را در تاریخ حکومت خود ثبت کرد اما فاشیسم اسلامی در قرن بیست و یک اوج توحش و فضاحت اسلامی و راسیستی خود را در تاریخ بثبت رسانیده است.

همبستگی مردم ایران با مهاجرین افغانی تبار ساکن در ایران، قدمتی تاریخی تر از ظهور این هیولای اسلامی دارد. مردم شهرهای ایران طی سالیان سال در همزیستی و همسرنوشتی با آنان، انس و الفت خانوادگی و مهمتر از همه همسرنوشتی انسانی، طبقاتی و مشترک شان با هم، نباید به حکومتگران قاتل این اجازه را بدهند که بیش از این زندگی، مسکن، کار و حق حیات افغانستانیهای ساکن در ایران را به تباهی بکشانند. برخاستن به دفاع از شهروندان افغانستانی در ایران، دفاع از حرمت و کرامت انسانی آنان، وظیفه هر انسان شرافتمند و آزاده ای است. شهروندان افغانی در ایران که مورد هجوم درندگان اسلامی قرار گرفته اند، نیازمند بیشترین حمایتها از سوی مردم هستند. شرایط دهشتناکی که فاشیست های اسلامی حاکم بر ایران به شهروندان افغانی تحمیل کرده اند باید با اعتراض گسترده مردم روبرو شود. همسرنوشتی انسانی و طبقاتی می طلبد که کارگران، تشکلهای کارگری، نهادهای مدافع حقوق انسانی و همه مردمی که خواهان سرنگون شدن این رژیم فاشیستی هستند به حمایت از آنان پرداخته و به این وحشی گری اعتراض کنند.

سوزاندن مهاجرین، ویران ساختن سرپناه آنان، محروم کردن شان از کار و زندگی، تنها از عهده یک حکومت بتمام معنا فاشیست و نژاد پرست همچون حکومت اسلامی ساخته است. حکومت اسلامی، توحش و افسار گسیختگی خود را علیه کسانی بکار برده و می برد که به قدمت طول عمر نکبت بارش از قبل کار و رنج آنان به ثروتهای نجومی و افسانه ای دست یافته است. این بربریت باید توسط مردم عاصی از نکبت اسلامی و همدوش با شهروندان افغانستانی ساکن در ایران پاسخی قاطع و دندان شکن بگیرد. این جنایتکاران بعد از سرنگون شدنشان توسط انقلاب مردم، باید بجرم جنایت علیه بشریت و پاکسازی قومی در دادگاههای بین المللی محاکمه شوند.
۳ ژوئیه ۲۰۱۲

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر